معنی اپراتور مخابرات
حل جدول
کارور
اپراتور
کارور
کاربر
مخابرات
معادل فارسی تله کومونیکاسیون
اداره مخابرات
تله کومونیکاسیون.
ستون مخابرات
دکل
لغت نامه دهخدا
مخابرات. [م ُ ب َ / ب ِ] (از ع، اِ) ج ِ مخابره. خبرهائی که مابین دو نفر رد و بدل می گردد. (از ناظم الاطباء).
- اداره ٔ مخابرات، اداره ای که امور تلگراف و تلفن در آن معمول می گردد. تلفنخانه. تلگرافخانه.
- صنف مخابرات، یکی از صنفهای آرتش است که امور خبرهای تلفنی یا تلگرافی یک واحد آرتشی را بعهده دارد و احکام و اخبار بوسیله ٔ افراد صنف مخابره می شود. و رجوع به مخابره شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
مترادف و متضاد زبان فارسی
تلفنخانه، ادارهتلفن، تلگرافخانه، سازمان پیامرسانی، نظاماطلاعرسانی
فرهنگ عمید
کسی که مسئول کار با دستگاهی مانند تلفن، کامپیوتر، و دستگاه چاپ است،
فرهنگ واژههای فارسی سره
کارور، گرداننده
واژه پیشنهادی
تلفن چی
معادل ابجد
2054